داتا
منو موبایل

داتا

تعیین سطح بلوغ فرهنگ داده در سازمانها

فرهنگ داده چیزی نیست که بتوان آن را با رویکرد «صفر و یک» مورد بررسی قرار داد. اساسا میزان بلوغ فرهنگ داده‌ای سازمانها با گذر زمان تغییر کرده و در سطوح مختلفی قرار می‌گیرد. برای اینکه بتوانید سطح بلوغی را که اکنون سازمان شما در زمینه داده داراست، مورد ارزیابی قرار دهید، باید فرصت‌های رشد را شناسایی کنید و با تدوین استراتژی‌های هدفمند، به سمت ایجاد فرهنگ پاسخگویی و داده‌محوری حرکت کنید که به خلق ارزش‌های واقعی در سازمان می‌انجامد.

داشتن فرهنگ داده، اختیاری نیست؛ تفاوت میان رهبری تغییرات و هدف تغییرات واقع شدن است؛ فرق بین شکل دادن به آینده و واکنش به آن چیزی است که ناخواسته اتفاق افتاده و در معرض آن قرار گرفته‌اید.

سازمانها برای آنکه بتوانند در میدان رقابت باقی بمانند و نسبت به‌ تغییرات بازار پاسخ دهند، باید ایجاد یک فرهنگ داده‌ای قدرتمند را در اولویت قرار دهند. پذیرش داده به عنوان یک دارایی استراتژیک، دیگر یک انتخاب نیست. بلکه برای تحریک نوآوری و کمک به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه، به یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است. مفهوم «سطح بلوغ فرهنگ داده»، چارچوب ارزشمندی است که کمک می‌کند بتوان میزان مقبولیت و به‌کارگیری داده در بطن عملیات سازمان را مورد ارزیابی قرار داد.این چهارچوب نه تنها به طبقه‌بندی سازمانها بر اساس توانمندی‌های داده‌ای فعلی آنها می‌پردازد، بلکه مسیر ساختارمندی را برای بهبود هرچه بیشتر و تکامل تا تبدیل شدن به هویتی چابک و داده‌محور ایجاد می‌کند.

سطح بلوغ داده‌محوری چیست؟

سطح بلوغ داده‌محوری، معیاری است که در آن سازمان‌ها بر اساس میزان حرفه‌ای‌گری در به‌کارگیری داده برای تصمیم‌گیری و نوآوری‌های استراتژیک، دسته‌بندی می‌شوند. آگاهی از این سطوح سازمان‌ها را قادر می‌کند تا وضعیت فعلی سازمان را شناسایی کرده و با تعریف برخی اقدامات هدفمند، به سمت رشد گام برمی‌دارند. سه سطح در نظر گرفته شده برای دسته بندی میزان پختگی و بلوغ داده‌ای سازمان‌ها عبارتند از:

نوظهور

سازمان‌هایی را که در آغاز مسیر ماجراجویی برای حرکت به سمت ایجاد فرهنگ داده‌محوری هستند، باید در دسته نوظهور قرار داد. چنین سازمان‌هایی اساسا داده‌ها را جمع‌آوری می‌کنند اما در مسیر یکپارچه‌سازی آن‌ها برای به‌کارگیری در عملیات، با چالش‌های مختلفی روبه‌رو هستند. اصلی‌ترین مشخصه‌های سازمانهای این دسته در ادامه ذکر می‌شود.

  • استفاده محدود از دادهها: درحالی که کار جمع‌آوری داده‌ها انجام می‌شود، اکثرا به دلیل فقدان اهداف روشن و یا استراتژی موثر، از آنها استفاده‌ای نمی‌شود. چنین سازمانهایی عموما در تعیین اینکه چه نوع داده‌هایی برای دستیابی به اهدافشان اهمیت دارد، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند.
  • اقدامات گسسته و جزیره‌ای: بخش‌های مختلف سازمان عموما در سیلوهای جداگانه‌ای عمل می‌کنند و ارتباط بخش‌ها پیرامون بینش‌های داده‌ای و اینکه چنین بینش‌هایی چگونه می‌توانند به بهبود تصمیم‌گیری کمک کنند، در حداقل سطح ممکن قرار دارد. چنین گسستی می‌تواند باعث شود که بخش‌های مختلف دست به اقدامات تکراری بزنند و علاوه‌بر از دست دادن فرصت‌های موثر، از همکاری‌های سازنده نیز باز بمانند.
  • فقدان حکمرانی رسمی: هیچ چارچوب مشخصی برای مدیریت داده وجود ندارد؛ نتیجه چنین وضعیتی، ناهمخوانی در اقدامات داده‌ای و ضعف کیفی نتایج حاصل شده است. بدون وجود یک حکمرانی مشخص، یکپارچگی داده‌ها با مشکل مواجه می‌شود و به این ترتیب اعتماد به تصمیمات داده‌محور تضعیف خواهد شد.

در حال توسعه

برخی سازمانها گام‌های بزرگی به سمت به‌کارگیری داده‌ها در فرآیندهای سازمانشان برداشته‌اند، اما به دلیل وجود موانع و چالش‌ها، هنوز کاملا نتوانسته‌اند یکپارچگی لازم را ایجاد کنند. چنین سازمانهایی را از نظر سطح بلوغ فرهنگ داده، در دسته سازمانهای «در حال توسعه»  قرار می‌دهند. اصلی‌ترین مشخصه‌های چنین سازمان‌هایی در ادامه آورده می‌شود.

  • تعیین برخی اقدامات لازم: برخی از اقدامات پایه‌ای مرتبط با به‌کارگیری داده در سازمان (مانند ابزارهای تحلیلی ساده و یا گزارش‌های دوره‌ای) انجام شده است. اما در انجام چنین اقداماتی، تداوم لازم وجود ندارد و این امر باعث تزلزل به‌کارگیری داده در سازمان می‌شود.
  • افزایش تعامل: کارکنان، خصوصا در تیم‌های خاص، شروع به تعامل بیشتر با داده‌ها کرده‌اند؛ اما این تعاملات هنوز به گستردگی کافی در سراسر سازمان نرسیده‌اند. این تعاملات محدود ممکن است اثرگذاری کلی بینش‌های داده‌ای را با مشکل مواجه کرده و آن را به تاخیر بیندازند.   
  • مقاومت فرهنگی: ممکن است میزانی از مقاومت در برابر سازگاری با اقدامات داده‌محور در کارکنان بروز کند؛ خصوصا کارکنانی که با فرآیندهای سنتی تصمیم‌گیری خو گرفته‌اند و چنین تغییراتی برای آنها نامانوس است. غلبه به چنین مقاومتی برای توسعه بیشتر فرهنگ داده‌محوری ضروری است.

پیشرفته

سازمانهایی که میزان بلوغ فرهنگ داده‌ای آنها در سطح پیشرفته‌ای قرار دارد، اساسا توانسته‌اند داده را به خوبی در فرهنگ و عملیات خود به رسمیت بشناسند و یکپارچگی لازم را ایجاد کنند. اصلی‌ترین مشخصات سازمانهای این دسته در ادامه آورده شده‌اند.

یکپارچگی کامل داده با فرآیندهای سازمان: داده بخش اساسی فرآیندهای تصمیم‌گیری در سراسر سازمان است و استراتژی‌ها و عملیات را در هر سطحی تحت تاثیر قرار می‌دهد. یکپارچگی ایجاد شده این اطمینان را ایجاد می‌کند که تصمیمات تماما بر اساس بینش‌های داده‌ای معتبر انجام شوند.

فراگیری سواد داده در میان تمام اعضا: کارکنان در تمامی سطوح، مهارت‌های ضروری را برای تفسیر و بهره‌برداری موثر از داده‌ها می‌آموزند. گستردگی دارا بودن سواد داده در سراسر سازمان، باعث می‌شود که جو تصمیم‌گیری‌های آگاهانه و داده‌محور بر سازمان حاکم شود و توانمندسازی افراد برای استفاده از داده‌ها در هر نقشی در اولویت قرار بگیرد.

فرهنگ بهبود مداوم: سازمانها بر اساس بازخوردهای حاصل از موفقیت‌ها و شکست‌ها، اصلاح اقدامات داده‌ای را در اولویت قرار می‌دهند. این تعهد به بهبود مداوم، باعث شکل‌گیری فرهنگ داده‌ای پویا شده که باعث می‌شود سازمان به صورت مداوم بتواند خود را با نیازهای در حال تغییر و شرایط بازار تطبیق بدهد.

جنبهنوظهوردرحال توسعهپیشرفته
استفاده از دادهگزارش‌دهی‌های محدود و تمرکز بر سازگاری با الزامات و مقرراترشد توانمندی‌های تحلیلیتجزیه و تحلیل‌های پیشگو و تجویزی
تصمیمگیریانفعالی و شهودیترکیبی از داده و شهودتماما مبتنی بر داده
رهبریتعامل محدود با دادهرشد طرفداری از دادهحمایت تام از فرهنگ داده‌محوری
زیرساختسیستم‌های صلب، ابزارهای پایه‌ایپلتفرم‌های یکپارچه، ابزارهای سلف‌سرویسپلتفرم‌های تحلیلی پیشرفته، یکپارچه با AI/ML
دسترسی به دادهمحدود به IT و متخصصان دادهدسترسی‌ کنترل‌شده گسترده‌ به داده‌هادموکراتیزه شده از طریق حکمرانی
مهارت‌هاادبیات پایه دادهقابلیت‌های تحلیلی در حال پیشرفتبه‌کارگیری حرفه‌ای داده در سراسر سازمان
همکاریمحدود به بخش‌هانوظهور در عملیات بین‌تیمیهمکاری‌های پیوسته در سراسر سازمان
کنترل کیفیاستانداردهای متناقضپروتکل‌های مشخصمدیریت کیفی خودکار
نوآورینوآوری‌های محدود داده‌محورآزمایش‌های در حال رشدفرهنگ نوآوری مداوم
سنجشمتریک‌های عملیاتی پایه‌ایایجاد چارچوب‌هایی برای KPIمتریک‌های پیچیده موفقیت
حکمرانیحداقل حکمرانی رسمیچارچوب‌های در حال توسعهمدلهای بالغ حکمرانی
فرهنگمقاومت در برابر تغییررشد سازگاری با دادهداده‌محوری نهادینه شده در سازمان
چالشهای معمولسیلوهای داده مهارتهای محدود مقاومت فرهنگیمعضلات یکپارچه‌سازی شکاف مهارتی سازگاری متناقضحفظ تعادل حرکتی تعادل حکمرانی قابلیت‌های مقیاس‌پذیر
شاخصهای موفقیتحکمرانی پایه‌ای داده علائق تحلیلی اولیه سرمایه‌گذاری‌های زیرساختیتیم‌های کراس‌فانکشنال تحلیل‌های سلف‌سرویس برنامه‌های سواد دادهقابلیت‌های پیشگو نوآوری از طریق داده یادگیری مداوم

ابعاد بلوغ فرهنگ داده

هر کدام از سطوح تعریف‌شده برای بلوغ فرهنگ داده، می تواند در چندین بعد کلیدی مورد ارزیابی قرار بگیرد که این مساله به سازمانها  کمک می‌کند تا بتواند نواحی مشخصی که جای بهبود دارند شناسایی کنند.

دسترسی‌پذیری داده: دسترسی به داده‌های مرتبط با نقش‌های مختلف تا چه میزان برای کارکنان آسان است؟

سواد داده: وقتی پای تفسیر و استفاده از داده‌ها به میان می‌آید، کارکنان از چه میزان درک و توانمندی برخوردارند؟

تصمیم‌گیری آگاهانه و مبتنی بر داده: داده‌ها تا چه میزان با فرآیندهای تصمیم‌گیری یکپارچه شده‌اند؟

همکاری و ارتباط: همکاری تیم‌ها با یکدیگر تا چه اندازه موثر است و برای خلق بینش از داده‌ها استفاده می‌کنند؟

نوآوری و آزمایش: سازمان تا چه میزان از داده‌ برای خلق نوآوری و ترغیب به آزمایش استفاده می‌کند؟

ارزیابی بلوغ فرهنگ داده

برای آنکه بتوان میزان بلوغ فرهنگ داده را ارزیابی کرد، سازمان‌ها می‌توانند از یک ابزار ارزیابی ساختارمند استفاده کنند تا از طریق آن بتوان عملکردشان را در ابعاد شناخته شده مورد بررسی قرار داد. چنین ابزاری نه تنها به سازمانها کمک می‌کند که جایگاه فعلی‌شان را به دقت تشخیص داده و ارزیابی کنند، بلکه زمینه‌ای فراهم می‌کند تا بتوانند گام‌های ضروری برای بهبود سطح بلوغ‌شان را نیز تعیین کنند.

این روش‌های ارزیابی معمولا شامل مجموعه‌ای از سوالات هستند که اقدامات فعلی، میزان تعامل کارکنان با داده و میزان به‌کارگیری داده‌ها در فرآیندهای تصمیم‌گیری را مورد سنجش قرار می‌دهند. پس از پایان ارزیابی، سازمان‌ها می‌توانند امتیاز کسب شده در این ارزیابی را بسنجند و تعیین کنند که در میزان بلوغ، به کدامیک از سه دسته نوظهور، در حال توسعه و پیشرفته، تعلق دارند.

نتیجه‌گیری

درک و سنجش سطح بلوغ فرهنگ داده سازمان، از ضرورت‌های شناسایی فرصت‌های رشد و بهبود اقدامات داده‌ای سازمانهاست. با شناخت مشخصه‌های هر کدام از سطوح بلوغ و به‌کارگیری یک روش ارزیابی ساختارمند، سازمانها فرصتی پیدا می‌کنند تا دست به نوآوری‌های هدفمند بزنند و فرهنگی پاسخگو و داده‌محور را پایه‌گذاری کنند.

منبع

مطالب مرتبط
ترندهای هوش تجاری

ترندهای هوش تجاری در جهان کسب‌وکار

هوش تجاری بدون شک حالا دیگر به یکی از دارایی‌های غیرقابل‌ چشم‌پوشی سازمانها -چه کوچک و چه بزرگ- تبدیل شده […]

13 دقیقه مطالعه مشاهده
آموزش سواد داده

چرا با رویکردهای سنتی، نمی‌توان سواد داده را آموزش داد؟

سواد داده، آموزش ریاضی نیست که بتوان آن را پای تخته سیاه و با رویکردهای سنتی به مخاطبان آموزش داد. […]

8 دقیقه مطالعه مشاهده
هوش مصنوعی؛ نورسیده مقبول صنعت بانکی

هوش مصنوعی؛ نورسیده مقبول صنعت بانکی

با گذر زمان و فراگیری هوش مصنوعی، پذیرش جوامع نسبت به این فناوری و ابزارهای مرتبط با آن در حال […]

4 دقیقه مطالعه مشاهده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *