سازمانهایی که در مسیر دادهمحور شدن و بهرهگیری از هوش مصنوعی گام برمیدارند، معمولاً سرمایهگذاری زیادی روی آموزشهای فنی انجام میدهند. دلیلش البته واضح است؛ بدون مهارتهای فنی و تسلط بر ابزارهای تحلیلی که سنگ بنای کار با داده است، پردازش و تحلیل دادهها ناممکن به نظر میرسد. اما موضوع اینجاست که در دنیای امروز، موفقیت در تحلیل داده و هوش مصنوعی فراتر از صرفاً تسلط بر ابزارهای تکنیکال است. مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، درک نیازهای کسبوکار و توانایی انتقال بینشهای دادهای به دیگران، همان حلقهی گمشدهای هستند که اغلب نادیده گرفته میشود. بدون این مهارتها، حتی پیچیدهترین مدلهای تحلیلی نیز ممکن است دردی از سازمان دوا نکنند!
تجربه سازمانهای مختلف نشان میدهد که اگرچه آموزش کارکنان برای استفاده از ابزارها و سیستمها مهم است، اما مهارتهای فنی به تنهایی برای ایجاد تیمهایی که در داده و هوش مصنوعی بسیار باسواد هستند، کافی نیست.
سواد داده و هوش مصنوعی، توانایی خواندن، درک، ایجاد و برقراری ارتباط با دادهها در حین استفاده و ارزیابی انتقادی هوش مصنوعی است. اما سواد واقعی نیازمند مجموعهای از ویژگیهایی است که بسیار گستردهتر از آنچه معمولاً در برنامههای آموزشی داده و هوش مصنوعی تدریس میشود است.

در ادامه برخی ویژگیها و مهارتهای نرمم ضروری که مهارتهای فنی را به سواد واقعی داده و هوش مصنوعی تبدیل میکنند، بررسی شده است.
آگاهی و مسئولیت اخلاقی
هیچ کس به کودکان اجازه استفاده از اجاق گاز را نمیدهد تا زمانی که متوجه شوند چقدر میتواند خطرناک باشد، و به افراد اجازه رانندگی داده نمیشود تا زمانی که قوانین ایمنی اساسی جاده را یاد گرفته باشند. به طور مشابه، نباید به تیمها مهارتهای فنی پیشرفته داده شود تا زمانی که یاد گرفته باشند با این مهارتها چه آسیبهایی میتواند وارد شود.
با این حال، این دقیقاً همان کاری است که سازمانها دههها است انجام میدهند، و به همین دلیل است که بسیاری از ابتکارات داده و پروژههای هوش مصنوعی نادرست پیش میروند. تیمها اغلب قبل از اینکه پیامدهای اخلاقی کار خود را کاملاً درک کنند، به ابزارهای قدرتمند مجهز میشوند. نتیجه این امر از نقض حریم خصوصی گرفته تا تحلیلهای نادرست تفسیر شده که باعث آسیب و منجر به زیانهای پرهزینه کسب و کار میشود، متغیر بوده است. اخلاق داده و هوش مصنوعی مسئولانه، دو سنگ بنای اساس سواد داده و هوش مصنوعی هستند.
نگرشی انتقادی اما با ذهنی باز
یکی از جنبههای نادیده گرفته شده سواد داده و هوش مصنوعی، توانایی باز ماندن به روی امکانات جدید در عین حفظ شکاکیت متعادل درباره فناوری است. اغلب این تمایل وجود دارد که افراد اعتماد بیش از حد به دادهها داشته باشند و به اشتباه باور کنند که هوش مصنوعی ورودیهای عینی و بینقص ارائه میدهد.
حقیقت این است که دادهها میتوانند آلوده، نادرست و مغرضانه باشند. هوش مصنوعی که روی دادههای ناقص آموزش دیده باشد، میتواند این نقصها را منعکس کند. به همین دلیل، سازمانها باید اعضای تیم خود را تشویق کنند تا خروجیهای خود را به طور انتقادی ارزیابی کنند. اما آنها باید این کار را بدون بسته شدن نسبت به بینشهایی که میتوانند ارائه دهند، انجام دهند. بین شکاکیت و بدبینی تفاوت زیادی وجود دارد؛ تیمها باید به شکاکیت نزدیکتر باشند تا بدبینی.
برای شروع توسعه این ویژگی در سازمانها لازم است که تیمها تشویق شوند تا فرضیات خود را در حالی که نسبت به بینشهای غیرمنتظرهای که از تحلیل آنها ظاهر میشود پذیرا هستند، به چالش بکشند و اعتبارسنجی کنند.
ذهنیت بهبود مستمر
متخصصان با تجربه، بخش قابل توجهی از دوران حرفهای خود را در بهبود مستمر، هدایت تیمها و آموزش رهبران پروژه برای کاهش خطاهای پرهزینه و اتلاف در فرآیندهای کسب و کار صرف میکنند. دیدن جهان از طریق لنزی متمرکز بر فرآیند، چشم افراد را به فرصتهای ارزشمندی که قبلاً از دست داده بودند، باز میکند.
اشتیاق روزافزون سازمانهای امروز به فناوریهای نوظهور، توجه را از نگاه دقیق به فرآیندها منحرف کرده است. تیمهایی که در داده و هوش مصنوعی بسیار باسواد هستند، درک میکنند که ارزش از طریق فرآیندها ارائه میشود و فرآیندهای کارآمد و قابل اعتماد کلید سازمانهای موفق هستند. اگر داده یکی از ارزشمندترین داراییهای سازمان باشد، مدیران نه تنها باید تیمهای خود را به استفاده از آن تشویق کنند، بلکه باید آنها را به بهبود مداوم آن در یک چرخه مثبت هدایت کنند.
به نظر میرسد چیزی که امروز سازمانها نیاز دارند نقشهبرداری از فرآیندها از ابتدا تا انتهاست تا تیمها بتوانند بزرگترین فرصتها برای استفاده از دادهها برای بهبود عملکرد را شناسایی کنید.
روحیه همکاری در استفاده از داده و هوش مصنوعی

در دنیای امروز، مفهوم «فراگیری» (Inclusivity) فراتر از یک واژهی رایج، به موضوعی بحثبرانگیز با ابعاد سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. برخی آن را به عنوان یک ضرورت در تصمیمگیریها میپذیرند، در حالی که برخی دیگر آن را زائد یا حتی مخرب میدانند. اما از منظر علمی و مدیریتی، تحقیقات نشان دادهاند که تنوع در تیمها به بهبود کیفیت تصمیمگیری، کاهش سوگیریهای شناختی و افزایش نوآوری کمک میکند.
در دنیایی که تصمیمات کلیدی بر اساس داده و الگوریتمهای هوش مصنوعی اتخاذ میشود، تیمهایی که بر این فناوریها نظارت دارند باید از دیدگاهها و تجربیات گوناگون بهرهمند باشند. مطالعات نشان دادهاند که تیمهای همگن (از نظر فکری و تجربی) بیشتر دچار سوگیری تأییدی (Confirmation Bias) میشوند و ممکن است کاستیهای موجود در دادهها یا تحلیلهای خود را نادیده بگیرند.
اگر تیمهای دادهمحور فاقد تنوع فکری و تجربی باشند، ممکن است مشکلات زیر بروز کنند:
سوگیری در دادهها: مطالعات نشان دادهاند که دادههای آموزشی برای مدلهای هوش مصنوعی اغلب نمایندهی کل جامعه نیستند، که میتواند به تبعیضهای سیستمی منجر شود.
نقاط کور در تحلیلها: نبود دیدگاههای متنوع میتواند باعث نادیده گرفتن عوامل مهم در تصمیمگیری شود. بهعنوان مثال، سیستمهای پیشبینی ریسک مالی که فقط با دادههای تاریخی آموزش دیدهاند، ممکن است اثر نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را در نظر نگیرند.
برای کاهش این ریسکها، سازمانها باید سیاستهایی را برای افزایش تنوع در تیمهای داده و هوش مصنوعی اجرا کنند. این رویکرد نهتنها به نتایج عادلانهتر و دقیقتر منجر میشود، بلکه ارزش کسبوکار و اعتماد عمومی را نیز افزایش میدهد. داده، مانند هر فعالیت تیمی دیگر، به همکاری متنوع و همهجانبه نیاز دارد. در واقع «داده یک ورزش تیمی است!»
ارتباط مؤثر و حمایتگری در دنیای داده و هوش مصنوعی
در مسیر بهرهگیری از داده و هوش مصنوعی، «گام آخر» به تعاملات انسانی برمیگردد—جایی که نتایج تحلیلها و توصیههای الگوریتمی به تصمیمگیرندگان و کاربران منتقل میشود. این مرحله شامل موقعیتهایی است که در آن یک تحلیلگر داده یافتههای خود را به مدیران ارائه میدهد، یک متخصص هوش مصنوعی توصیههای سیستم را برای همکاران توضیح میدهد، یا تیمهایی اجرای تصمیمات مبتنی بر داده را در سازمان بر عهده دارند.
برای برداشتن موفقیتآمیز گام آخر، متخصصان داده باید به جای توجه صرف به بعد فنی، به بعد انسانی نیز توجه کنند. در حالی که تبدیل، تحلیل و پردازش دادهها نیازمند دقت محاسباتی و مهارتهای فنی است، اثرگذاری بر افراد در دنیای واقعی به مهارتهای نرم مانند همدلی، صبر و حمایتگری نیاز دارد.
اگر سازمانها به این بُعد انسانی بیتوجه باشند، فرآیندهای دادهمحور ممکن است در مرحلهی اجرا دچار شکست شوند. بسیاری از پروژههای داده و هوش مصنوعی به دلیل عدم درک کاربران نهایی یا مقاومت در برابر تغییر، تأثیر مورد انتظار را ایجاد نمیکنند. دادهها زمانی ارزش واقعی پیدا میکنند که به تصمیمات عملی و قابل اجرا در دنیای واقعی تبدیل شوند.
سازمانها باید تمرین ارائه داده به مخاطبان مختلف را در دستور کار قرار دهند و بر عنصر انسانی مدیریت تغییر تأکید کنند. این شامل آموزش متخصصان داده برای بیان مؤثر بینشها، ایجاد زمینه برای گفتوگو با ذینفعان و درک بهتر نیازها و دغدغههای کاربران نهایی است.
در نهایت، دادهها بهتنهایی کافی نیستند؛ بلکه توانایی انتقال آنها بهگونهای که دیگران را متقاعد و همراه کند، کلید موفقیت در عصر داده و هوش مصنوعی است.
مسیر پیش رو
پس از بررسی کلیدهای غیرفنی موفقیت در داده و هوش مصنوعی، سازمانها باید شناسایی کنند کدام یک از این ویژگیها کمبود بیشتری دارند یا نیاز به توسعه بیشتر دارند. منابعی که رویکردهای جامعی برای توسعه این قابلیتها ارائه میدهند، شامل عناصر فنی و غیرفنی، میتوانند بسیار ارزشمند باشند. چنین منابعی، همراه با دورهها و ارزیابیهای مرتبط، میتوانند به سازمانها کمک کنند تا رویکردی جامعتر برای ایجاد این شایستگیهای حیاتی اتخاذ کنند.
سازمانهایی که در دهههای آینده رشد میکنند، آنهایی خواهند بود که میتوانند هم بر جنبههای فنی و هم غیرفنی تسلط یابند و از این طریق ارزش سواد واقعی داده و هوش مصنوعی را درک کنند.
در رویداد پنجمین جایزه عصر تراکنش مطرح شد
شرکت داتا در مراسم پنجمین دوره جایزه عصر تراکنش، بهعنوان برترین کسبوکار در زمینه هوش مصنوعی معرفی شد. این مراسم که در تاریخ هفتم اسفند ماه ۱۴۰۳، در هتل اسپیناس پالاس تهران برگزار شد، بهصورت تخصصی به بررسی و ارزیابی پیشرفتهای اخیر در این بخش پرداخت.

این جایزه، که نمادی از دستاوردهای شرکت داتا در زمینه ادغام هوش مصنوعی در فرآیندهای مالی است، توسط علی گلزاده، مدیرعامل شرکت، دریافت شد. گلزاده در سخنانی کوتاه پس از دریافت تندیس ویژه، اشاره کرد که این جایزه تأییدی بر رویکرد و استراتژیهای شرکت داتا در بهکارگیری فناوریهای نوین است و ابراز امیدواری کرد که این موفقیتها پایهای برای دستاوردهای بیشتر در آینده باشند.

این مراسم، که بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای تقویم فناوری مالی ایران شناخته میشود، با حضور نزدیک به ۳۰۰ نفر از برجستهترین افراد و نهادهای فعال در این عرصه، به اشتراکگذاری دستاوردها و تجربیات پرداخت و فرصتی برای شبکهسازی و همافزایی بین فعالان این حوزه را فراهم آورد.
در عصری که فناوری با سرعتی سرسامآور پیش میرود، هوش مصنوعی به عنوان انقلابی در صنایع مختلف، به ویژه صنعت بانکداری ظهور کرده است. در همین راستا، روزنامه دنیای اقتصاد، نشست تخصصی با عنوان «هوش مصنوعی در بانکداری» برگزار کرد که علی گلزاده، مدیرعامل شرکت داتا، به عنوان یکی از متخصصان برجسته این حوزه در آن حضور داشت.
این نشست که با حضور کارشناسان دیگری همچون فواد قادری، استاد دانشگاه در حوزه هوش مصنوعی و حسن زادمیر، کارشناس حوزه هوش مصنوعی برگزار شد، به بررسی عمیق جایگاه و چالشهای هوش مصنوعی در نظام بانکی ایران پرداخت.
نگاهی به وضعیت هوش مصنوعی در صنعت بانکداری ایران
علی گلزاده، با نگاهی تحلیلی به وضعیت کنونی هوش مصنوعی در صنعت بانکداری، الگوریتمهای هوش مصنوعی را به دو دسته اصلی تقسیم کرد: الگوریتمهای کلاسیک و الگوریتمهای جدید که با ظهور مدلهای زبانی بزرگ (LLM) در سالهای اخیر پدیدار شدهاند.
او در تحلیل خود اشاره کرد: «در حوزه الگوریتمهای کلاسیک، صنایع مختلف ایران، از جمله صنعت بانکداری، از سالهای گذشته ورود کردهاند و در بخشهای متعددی از جمله خدمات مشتریان و همچنین فرآیندهای داخلی بانک از این فناوری استفاده میشود.» به گفته مدیرعامل داتا، کاربردهایی مانند کشف تقلب، شناسایی قمار و پولشویی و تشخیص تخلفات بانکی از جمله حوزههایی هستند که بانکها با بهرهگیری از الگوریتمهای کلاسیک در آنها پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند.
اما در مقابل، در حوزه الگوریتمهای جدید، به نظر میرسد صنایع بزرگ ایران، از جمله صنعت بانکداری، هنوز شناخت دقیقی از این فناوریها ندارند و نمیدانند چگونه از آنها بهگونهای بهره بگیرند که ارزش افزوده ایجاد کند، هزینهها را کاهش و کارآیی را افزایش دهد.
چالشهای زیرساختی؛ مانعی بر سر راه تحول دیجیتال
گلزاده در ادامه به زیرساختهای دادهای و پردازشی به عنوان یکی از چالشهای اساسی در مسیر توسعه هوش مصنوعی در صنعت بانکداری اشاره کرد. به گفته او، در زمینه دادهها، صنعت بانکداری ایران هنوز دارای یک زیرساخت جامع و یکپارچه از اطلاعات مشتریان، با کیفیت بالا و در سطح کلیه بانکها و بانک مرکزی نیست.
از سوی دیگر، در بخش زیرساختهای پردازشی نیز، علاوه بر هزینههای بالا، محدودیتهای ناشی از تحریمها باعث شده است که تهیه این زیرساختها بسیار دشوار و پیچیده باشد. این مسأله به ویژه در تعامل با فناوریهای نوین هوش مصنوعی که نیازمند قدرت پردازشی بالا هستند، چالشبرانگیز است.
پیشرفت در اعتبارسنجی هوشمند: گامی به جلو
با وجود تمام چالشها، مدیرعامل داتا به پیشرفتهای قابل توجهی که در زمینه اعتبارسنجی مشتریان بانکی صورت گرفته، اشاره کرد. در حال حاضر، یک سیستم اعتبارسنجی عمومی وجود دارد که توسط صنعت بانکی و بانک مرکزی مورد استفاده قرار میگیرد اما این سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی نیست، بلکه بر اساس قوانین مشخصی افراد را اعتبارسنجی میکند.
گلزاده توضیح داد که در سالهای اخیر، بانکها تلاش کردهاند این فرآیند را بهصورت اختصاصی پیادهسازی کنند: «دلیل اصلی این اقدام آن است که سیستم اعتبارسنجی بانک مرکزی برای افرادی که سابقه دریافت تسهیلات ندارند، امتیاز اعتباری بسیار پایینی در نظر میگیرد. این مساله بهویژه در سرویسهای آنلاین جدید، مانند BNPL (الگوی الان بخر، بعدا پرداخت کن)، چالشبرانگیز شده است؛ زیرا بسیاری از جوانان که تاکنون وامی دریافت نکردهاند، در این سیستمها امتیاز اعتباری مناسبی ندارند و به همین دلیل، از دریافت تسهیلات محروم میشوند.»
نکته امیدوارکنندهای که مدیرعامل داتا به آن اشاره کرد، آییننامه اخیر بانک مرکزی برای اعتبارسنجی و تاسیس شرکتهای فعال در این حوزه است. این آییننامه به شرکتهایی که مجوز فعالیت در حوزه اعتبارسنجی دریافت میکنند، اجازه میدهد علاوه بر دادههای بانکی، به اطلاعات تکمیلی مانند سوابق خرید و تخلفات افراد نیز دسترسی داشته باشند. گلزاده معتقد است اگر این روند ادامه یابد و سیاستهای مناسبی اتخاذ شود، میتواند تحول قابل توجهی در فرآیند اعتبارسنجی ایجاد کند.
چشمانداز آینده و راهکارهای پیشنهادی
گلزاده در پایان این نشست، راهکارهایی برای توسعه بهتر هوش مصنوعی در صنعت بانکداری ایران ارائه کرد. او به وجود استارتآپها و شرکتهای فینتک قدرتمند در ایران اشاره کرد که میتوانند در تسریع توسعه هوش مصنوعی در کشور موثر باشند؛ اما متأسفانه دادههای لازم در اختیار آنها نیست.
پیشنهاد کلیدی مدیرعامل داتا ایجاد یک «سندباکس» (محیط آزمایشی) است که در آن دادههای تقلبی یا نمونهای وجود داشته باشد و این امکان را فراهم کند که مدلهای هوش مصنوعی استارتآپها آزمایش شوند. به گفته او، «این کار میتواند زیرساختی اولیه باشد که سرعت توسعه شرکتهایی مانند ما را افزایش دهد.»
همچنین، گلزاده بر لزوم تدوین سیاستهای کلان در حوزه هوش مصنوعی برای تمامی صنایع کشور تأکید کرد و اظهار داشت که اگر سازمانهای مسئول بتوانند در این زمینه گامهای مؤثری بردارند، میتوان به آیندهای روشنتر برای هوش مصنوعی در صنعت بانکداری ایران امیدوار بود.
* گزارش کامل میزگرد در شماره ۶۲۳۴ روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده است
سومین گردهمایی فعالان هوش مصنوعی کشور در تاریخ یکم اسفندماه ۱۴۰۳، همزمان با اختتامیه پنجمین دوره رویداد فیسکاپ در سالن همایش هتل قلب تهران با حضور متخصصان و شرکتهای پیشرو برگزار شد. شرکت داتا بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی این عرصه، حضوری قدرتمند در بخش نمایشگاهی و همایش اصلی داشت.
پنجمین دوره فیسکاپ با محوریت توسعه و کاربردهای هوش مصنوعی، میزبان برنامههای متنوع و تخصصی بود. این رویداد شامل ارائههای تخصصی پیرامون آخرین دستاوردهای هوش مصنوعی، رویداد ریورس پیچ با مشارکت شرکتهای داتا و رایتل، پنل تخصصی با موضوع زیرساختهای هوش مصنوعی و چالشهای پیش رو، و نمایشگاه تخصصی با حضور ۲۵ شرکت دانشبنیان فعال در اکوسیستم هوش مصنوعی کشور بود. این گردهمایی فرصتی ارزشمند برای تبادل دانش، شبکهسازی و آشنایی با پیشرفتهای اخیر در حوزه هوش مصنوعی فراهم آورد.

اهمیت اعتبارسنجی از زبان مدیران هوش مصنوعی و تحلیل داده داتا
مدیران تیم تحلیل داده و هوش مصنوعی شرکت داتا در پنجمین دوره رویداد فیسکاپ، هوش مصنوعی و تحلیل داده را از مهمترین موضوعات در آینده بانکداری دانستند. فردین صبوری، مدیر تیم تحلیل داده و هوش مصنوعی شرکت داتا در بخش «ریورسپیچ» رویداد فیسکاپ که موضوع آن حل چالشهای واقعی صنعت توسط متخصصان هوش مصنوعی بود، چالشهای بازاریابی هوشمند در بانکها و مؤسسات مالی را مورد بررسی قرار داد.

صبوری، توضیح داد که بانکها در زمینه بازاریابی هوشمند با چالشهای فراوانی مواجه هستند و برای مدیریت این چالشها میتوان از ابزارهای فناورانهای مثل هوش مصنوعی استفاده بهینه کرد. مدیر تیم تحلیل داده و هوش مصنوعی شرکت داتا همچنین از اهمیت دادهمحوری در اعتبارسنجی مشتریان گفت. به گفته صبوری، بانک تجارت دوسال است که روی مسئله اعتبارسنجی مشتریان و شناسایی چالشها و راهکارهای مناسب در زمینه اعتبارسنجی تمرکز دارد. او بر این باور است که موفقیت پروژهها به دادههای موثر بستگی دارد. او در ادامهی این ریورسپیچ، بهروز بودن دانش و دادهها را در توسعه پروژههای دادهمحور و مبتنی بر هوش مصنوعی ضروری دانست.
فاطمه باقرپور، مدیر تیم هوش مصنوعی داتا نیز در بخش سخنرانیهای موضوعی سومین گردهمایی فعالان هوش مصنوعی کشور به آینده صنعت بانکداری با استفاده از هوش مصنوعی اشاره کرد. باقرپور توضیح داد که به زودی هوش مصنوعی به مهمترین بخش صنعت بانکداری تبدیل خواهد شد.

مدیر تیم هوش مصنوعی داتا، از افزایش استفاده از هوش مصنوعی و فناوریهای دادهمحور در صنعت بانکداری جهان صحبت کرد و گفت که در حال حاضر بیش از ۷۵ درصد بانکها در سراسر جهان از هوش مصنوعی برای بهینهسازی فرایندها و مدیریت ریسک استفاده میکنند. بهبود تجربه کاربری و تحلیل داده مشتریان، همچنین خودکارسازی فرایندها از جمله موضوعاتی است که به گفته باقرپور، مورد توجه فعالان صنایع مالی و بانکداری قرار گرفته است.
حضور داتا در بخش نمایشگاهی: تعامل، نوآوری و فرصتهای همکاری
یکی از بخشهای شاخص این رویداد، بخش نمایشگاهی بود که با هدف ایجاد شبکه ارتباطی میان بازیگران کلیدی و فعالان حوزه هوش مصنوعی برگزار شد. تیم داتا در این بخش به معرفی محصولات و خدمات خود پرداخت و فرصتی برای تعامل با فعالان اکوسیستم هوش مصنوعی، دانشجویان و علاقهمندان به فناوریهای نوین فراهم کرد.
