چگونه فناوریهای نوین آیندهی تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی را در بانکداری شکل خواهند داد؟
نقش داده و هوش مصنوعی در پیشبرد پایداری برای بانکها
در دنیای مالی امروز، اکنون و بیش از هر زمان دیگر هدفی روشن پیش روی بانکها قرار دارد: حرکت به سوی سبز شدن و پایداری.
در رویداد Business to Planet Connect2024 که اواخر سال میلادی گذشته توسط کپژمینی (Capgemini) برگزار شده بود، مجموعهای از کارشناسان حوزه مالی، زیستمحیطی و فناوری به بررسی دقیق چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت خدمات مالی در مسیر پایداری پرداختند. گزارشدهی، مدیریت ریسک، رشد پایدار و نوآوری فناورانه از محورهای اصلی این رویداد بود.
این نشست از آن رو اهمیت دارد که شاید یکی از نخستین بارهایی بود که متخصصان صنعت مالی و بانکی از سراسر دنیا در کنار دیگر شرکتکنندهها از صنایع مختلف گردهم آمده بودند تا به صورت خاص برای رسیدن به یک آیندهی سبز با محوریت محیط زیست، تاثیرات اجتماعی و حاکمیتی در صنعت مالی همکفری کنند. در نهایت اینکه یکی از نتایج این هماندیشی این بود که دادههای هدفمند، هوش مصنوعی پیشرفته و همکاری میانبخشی سه کلید موفقیت در دستیابی به اهداف زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) در صنعت مالی خواهند بود.
دیدگاههای آماری: تغییر نگرش مدیران نسبت به پایداری
به گفته ستیش وبر، مدیر ارشد پایداری در بخش خدمات مالی کپژمینی، بر اساس گزارش جدید A World in Balance، بیش از ۷۰ درصد مدیران اجرایی صنعت مالی و بانکی اکنون به این باور رسیدهاند که مزایای پایداری فراتر از هزینههای آن است؛ نگرشی که بهشدت با دیدگاههای گذشته که آن را صرفاً هزینهای جانبی تلقی میکردند، متفاوت است.
همچنین، ۶۷ درصد از مدیران، آیندهی هوش مصنوعی مولد (Gen AI) را در راستای پایداری مثبت ارزیابی میکنند و منافع آن را فراتر از پیامدهای احتمالی میدانند.
مانند سایر صنایع، بخش مالی نیز در حال بازنگری در تاثیرات خود بر محیط زیست است و بررسی میکند که چگونه فناوریهای نوین و شیوههای کاری جدید میتوانند به این روند کمک کنند. در ادامه، نکات کلیدی این نشست آورده شده است:

🔹تحول در مدلهای کسبوکار بانکی؛ پایداری دیگر یک انتخاب نیست
در سالهای اخیر، برای بانکها و موسسات مالی روشن شده است که ادغام دغدغههای زیستمحیطی و اجتماعی در استراتژیهای کسبوکارشان، فقط نوعی فعالیت خیریه یا مسئولیت اجتماعی موقتی نیست بلکه ضرورتی راهبردی به شمار میرود. چراکه امروزه آمار و ارقام نشان میدهد که برای مراقبت از سیارهمان باید همه صنایع دست به کار شوند.
آن هم در زمانی که طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، بیش از ۴۴ تریلیون دلار از تولید ناخالص داخلی جهان، یعنی بیش از نیمی از اقتصاد جهانی، به طبیعت وابسته است.
علاوه بر این بر اساس گزارش جدید برنامه محیط زیست سازمان ملل، برای حل گرمایش زمین، باید تغییرات دما در حد ۱.۵ درجه سانتیگراد محدود شود، لذا سرمایهگذاری جهانی در راهحلهای مبتنی بر طبیعت باید تا سال ۲۰۳۰ تقریباً سه برابر شده و به ۵۴۲ میلیارد دلار برسد.
🔹هوش مصنوعی و نقش آن در پایداری مالی

هوش مصنوعی مولد (Generative AI) به عنوان یک فناوری تحولآفرین، در دنیای مالی به ویژه در مسیر پایداری نقش حیاتی ایفا میکند. این فناوری قادر است تا با پردازش و تجزیه و تحلیل دادههای پیچیده اقلیمی و اقتصادی، به بهینهسازی فرآیندهای تصمیمگیری کمک کرده و مدلهای پیشبینی دقیقتری برای ارزیابی ریسکهای زیستمحیطی و اجتماعی ایجاد کند.
بهطور خاص، هوش مصنوعی میتواند در شبیهسازی سناریوهای مختلف تغییرات اقلیمی و ارزیابی تاثیرات بلندمدت سیاستها و استراتژیهای سبز، نقش کلیدی ایفا کند. علاوه بر این، استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشینی میتواند بانکها را در شناسایی و مدیریت ریسکهای محیطی و اجتماعی توانمندتر کند و به بهبود تحلیلهای مالی مرتبط با پروژههای پایدار کمک کند. این تحول فناورانه نه تنها به کاهش هزینههای ناشی از تصمیمات نادرست میانجامد، بلکه به تسریع گذار به یک اقتصاد سبز و پایدار با استفاده از دادههای بهروز و مدلهای هوشمند کمک میکند.
🔹دادههای ریسک و مالی؛ همگرایی برای تصمیمگیری هوشمند
ادغام دادههای ژئوفضایی و اطلاعات اقلیمی با سیستمهای مالی سنتی بانکها که عمدتاً برای ترازنامه و سود و زیان طراحی شدهاند، یکی از چالشهای بزرگ در دنیای امروز است. این تغییر نیازمند تغییرات ساختاری و پیشرفته در زیرساختهای بانکها است. فرآیند سنتی بانکها قادر به پردازش دادههای پیچیده و نوین ریسک زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی نیست و این نیاز به انعطافپذیری بیشتری در سیستمها دارد.
پاسخ نوین بانکها به این چالش، حرکت به سمت معماریهای داده بومی ابری مانند Data Mesh است که زیرساختی غیرمتمرکز و انعطافپذیر برای مدیریت دادهها فراهم میکند. با استفاده از این معماری، بانکها قادر خواهند بود دادهها را بهصورت متمرکز و در قالب سرویسهای مستقل به اشتراک بگذارند و از این طریق، به تصمیمگیریهای هوشمندانهتری دست یابند.
یکی از مزایای این معماری، توانایی ایجاد سناریوهای ریسک در زمان واقعی است. این امر به بانکها کمک میکند تا در صورت درخواست سریع بانکهای مرکزی و نهادهای ناظر، سناریوهای ریسک را در لحظه طراحی و ارائه کنند. این قابلیت نه تنها بانکها را قادر میسازد که سریعتر به شرایط اقتصادی و اقلیمی واکنش نشان دهند، بلکه فرآیند تصمیمگیری را دقیقتر و مبتنی بر دادههای واقعی و بهروز میکند.
🔹توجه به زنجیره تأمین؛ از منبع تا مشتری
بانکها هنگام طراحی مدلهای کسبوکار پایدار، باید نگاهی جامع به زنجیره تأمین خود (از بخشهای بالادستی تا پاییندستی) داشته باشند.
بانکهای بزرگ عمدتا در یک اقتصاد مالی فعالیت میکنند نه اقتصاد واقعی (یعنی تمرکزشان بر فعالیتهای پولی است نه گردش کالاهای فیزیکی). بنابراین، گرچه بانکها میتوانند با محدود کردن مصرف سختافزار، کاغذ و برق اثر خود را کاهش دهند، بخش عمدهی تمرکزشان باید بر پرتفویهای پاییندستیشان باشد: یعنی مشتریانشان در صنایع مختلف، بهویژه در صنایع با ردپای کربنی بالا.
بانکهای پیشرو از طریق همکاری با مشتریان خود در حال شناسایی کاربردهای نوآورانه فناوری برای کاهش تاثیرات مخرب زیستمحیطی و فراهم کردن سیاستهای مدیریت ریسک زیستمحیطی و اجتماعی (ESRM) هستند.

🔹تحول مدلسازی اقلیمی؛ فراتر از طوفانهای بزرگ
مدلسازی بلایای طبیعی از دیرباز به بیمهگران در مواجهه با رویدادهای شدید کمک کرده است. اما اکنون، با افزایش وقایع آبوهوایی غیر فاجعهبار، این مدلسازی نیاز به توسعه دارد.
شرکتهایی با تمرکز خاص، مانند بیمهگرانی که به خانوادههای نظامی خدمت میدهند، اکنون از نقشههای اقلیمی چند لایه استفاده میکنند تا به نیازهای خاص پاسخ دهند.
همکاری کپژمینی با OS-Climate و توسعه Business for Planet Modeling بر بستر Google Cloud، گامی مهم در تحلیل سناریوهای اقلیمی برای مدیریت ریسک فیزیکی و انتقالی در نهادهای مالی به شمار میرود.
🔹مدیریت ریسک طبیعت؛ همکاری فراتر از رقابت
حتی بانکهایی که ریسک اقلیمی را وارد سیستم مدیریت ریسک بنگاهی (ERM) خود کردهاند، ممکن است هنوز درک کاملی از ریسکهای طبیعت و تنوع زیستی نداشته باشند. در دنیای پیچیده امروز که تغییرات اقلیمی و بحرانهای زیستمحیطی به تهدیدات جدی برای آینده بشریت تبدیل شدهاند، درک دقیق و جامع این ریسکها برای عملکرد درست سازمانها حیاتی است.
اینجاست که Taskforce on Nature-related Financial Disclosures (TNFD) وارد عمل میشود. این کارگروه با بیش از ۲۰ تریلیون دلار دارایی تحت مدیریت اعضایش، چارچوب LEAP (شناسایی، ارزیابی، تحلیل، آمادگی) را ارائه کرده است تا درک ریسکهای مرتبط با طبیعت برای سازمانها در هر صنعت و منطقهای آسانتر شود. با استفاده از این چارچوب، سازمانها قادر خواهند بود بهطور دقیقتری تهدیدات و فرصتهای زیستمحیطی را شناسایی کنند و به این ترتیب به بهبود عملکرد مالی خود در دنیای در حال تغییر بپردازند.
با این حال، یکی از چالشهای اصلی در این زمینه، نبود منبع داده واحد برای تمام عناصر تنوع زیستی است. برای مثال، اطلاعات مربوط به ریسکهای مرتبط با جنگلها، گونههای در حال انقراض، یا آلودگیهای اکوسیستمها در منابع مختلفی موجود است که با یکدیگر همراستا نیستند. بنابراین، همکاری با ارائهدهندگان داده و مشتریان اهمیت بیشتری مییابد. برای حل این مشکل، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و پلتفرمهای دادهمحور میتواند در ایجاد ارتباطات بهتر و دقیقتر میان بخشهای مختلف صنعت و محیطزیست نقش کلیدی ایفا کند.
صنعت مالی و اقتصادی در حال گذار به دوران جدیدی است که در آن، تابآوری اقلیمی و پاسخگویی به ریسکهای زیستمحیطی از مهمترین اولویتها به شمار میروند. در این مسیر، همکاریهای فراتر از رقابت به شکل فزایندهای ضروری خواهند بود. در ابتدا ممکن است همکاریها اندک و پراکنده باشند، اما منافع مشترک و الزامات جهانی، مسیر را برای همافزایی بیشتر باز خواهد کرد. این همکاریها به ویژه در مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی جهانی همچون تغییرات اقلیمی و کاهش تنوع زیستی، امکان ایجاد راهحلهای پایدار و مؤثر را فراهم میآورد. این نوع همکاریها نه تنها به محافظت از محیط زیست کمک میکنند بلکه در بلندمدت نیز باعث تقویت پایداری مالی و اجتماعی سازمانها خواهند شد.
در این راستا، استفاده از استانداردهای جهانی مانند گزارشگری مالی مرتبط با طبیعت و پذیرفتن مسئولیتهای جمعی برای حفاظت از منابع طبیعی، میتواند سازمانها را در مسیر رشد پایدار و مبتنی بر مسئولیت اجتماعی هدایت کند.
🔹پایداری و سودآوری؛ دو روی یک سکه
ساخت زیرساختهای انرژی سبز نیاز به هزاران میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد و این موضوع، فرصتی طلایی برای رشد بانکها به شمار میرود.
در دنیای امروز، مؤسسات مالی نه تنها سرمایه کافی برای حمایت از فناوریهای پاک و اقلیمی دارند، بلکه بسیاری از بانکهای بزرگ نیز متعهد شدهاند که بیش از ۱ تریلیون دلار برای تامین مالی پایدار و گذار انرژی تا سال ۲۰۳۰ اختصاص دهند.
سرمایهگذاری در زیرساختهای فیزیکی، از جمله انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساختهای سبز، همراستا با استانداردسازی بازارهای کربن و انتشار گواهیهای تجاری سبز، به ایجاد یک اقتصاد پایدار و متوازن کمک میکند. نقش بانکها در این فرآیند از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که بدون تأمین مالی و هدایت منابع مالی به سمت پروژههای سبز، تحقق این اهداف دست نیافتنی خواهد بود.
این ممکن است بزرگترین تحول اقتصادی در تاریخ بشر باشد. برای تسریع این گذار به یک اقتصاد سبز و پایدار، به سرمایه هنگفت، همکاریهای فراگیر میان نهادهای مختلف و ادغام فناوری و داده نیاز داریم. این تحول به محافظت از کره زمین کمک میکند و در بلندمدت منجر به ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی و افزایش سودآوری برای سازمانها خواهد شد.
کلام آخر
بانکها، بیمهگران و نهادهای مالی در آستانهی تحولی بزرگ و برگشتناپذیر در مسیر پایداری قرار دارند.
دادهها، فناوری و همکاری سه محرک اصلی در این مسیر هستند و هر نهاد مالی که بخواهد آیندهمحور و تاثیرگذار باشد، باید همین امروز حرکت کند.